
هوا که سرد می شود یقه ها می شوند رفیق پچ پچ های ریز که هیچ کس نمی شنود اما یقه که رفیق خودمانی است می چسبد رو لپ هایت و تازه می فهمد سیلی سرد زمستان چقدر بیرحم است.
یقه که گردن را می پوشاند یعنی تنهایی روی شانه هایت جا خوش کرده است.وقتی عشق باشد دست ها قفل بند هم می شوند و سرما هرچه بیشتر، راه لذیذ می شود در پس هر نگاه و هرم داغ :(عزیزم )
خیاطی که یقه را آفرید تنها ترین آدم روی زمین بود در نیمه دی ماه و خانه اش آخرین خانه ی شهر.حالا کجاست ؟ لابد توی قبری که لبه های قرنیزش بالاستاین روزها یقه های خرگوشی و فیلی مد شده اند.انگار هر چقدر بزرگ تر باشی یقه ی پهن به قیافه ات بیشتر می آید.ربط تنهایی و یقه را باید توی فیلم های جاسوسی جستجو کرد.آدم های جاسوس خیلی تنها هستند تا شنیده نشوند و ما این روزها جاسوس های شده ایم با یقه های بلند و هنذفری که فقط خودمان شنیده شویمدرد های یقه بلند دردهای مسری هستند که برخلاف آنفولانزا هر چقدر فاصله بیشتر شود درصد ابتلایش بیشتر می شودیقه ام را قیچی کرده ام و متهمم به دیوانگی :مگر میشود آدم بی یقه توی شهر راه بیفتد ؟ بچه ها یاد می گیرند.همین روزها کمپین برای جلوگیری از حذف یقه راه می افتد بعد مردمی از دیوار خیاط خانه ی شهر بالا می روند که نگذارند یقه ی گرد و صاف مد شود.آدم هایی که با هم حرف نمیزنند سرشان توی لاک خودشان است و اما هدف شان یکی...
سلام
چ جالب بود
تا حالا اینجوری ندیده بودمش
سلام
منم ندیده بودم
یقہ ها یار بی دریغ و یاور همیشہ همراه آدمهای تنها هستن
یقہ منتظر نمی ماند تو ازشان بخواهی که همراهت باشند
همینکہ از نگاهت بخوانند که تو کسی را نداری دست به کار میشوند و نجاتت می دهند از تنهایی ها
اما وای به روزی که شال بافتہ شد...
آنوقت است که یقہ ها تنها ماندند
و ... وای بر روزگار تنهایی یقه ها
سلام استاد
ارادت بابت بازگشتتان به بلاگستان
سلام.
مهرتون گرمایی متروک ترین امپراطوری بهارست...ممنون
عالی بود و تصویر سازی اش محشرررررر