وقتی هیچ چیز آرامت نمی کند خنده دار ترین چیز داد و بیداد است و حتی اشک....
الان که نه نیم ساعت پیش می خواستم جیغ بکشم اما این آپارتمانهای نقلی مجال عطسه را هم نمی دهد چه برسد به جیغ
گفتم خداااااایا .....خودش دست به کار شد و از اون جایی که من به درگاهش راهی ندارم برام پیامبر فرستاد...
پیامبر باران و قلم برمن وارد شد و یک آیه خواند:
« خـــــــــــــــــــدا دروغ نیست »
من آب شدم آرام و روان.....
خدایا چه می کنی با دل بنده ات خودت میدانی آیه های روشن و چشم تار من....
تسلیم
و ما هم آب می شویم آرام و روان از شنیدن این آیه ی مهربانی از زبان راوی ...
این جمله آخرتونو چند بار زمزمه کردم ...در این سپیده دم ...دستانتان همیشه گلباران محبت و عشق ...باد .
سلام مردِ بهار
بهار آوردی ؟ در دلهایمان.
هنوزم در شوک این آیه ی مهر هستم
« خــــــــــــــــــــــــدا دروغ نیست »
سلام عمه مهربان روزگار
بهار از سمت شمال دستانت می وزد مگر نه باد صبا؟
"اَلا بـِذِکرالله تـَطمَئنَ القلوب "
حسودی نمی کنم.ولی غبطه می خورم بحالتون که براحتی و همیشه کانکت هستید . اونم وایرلس و وای فای !!
من که مدتهاست مودمم رو گم کردم
خودم رو هم !
وایرلس؟ وای فا؟
بابا من یکی نفتی کانکت میشم
مگه مخابرات هم مودم میخاد؟شما که درمرکز ارتباطات مستقرهستید
دلتنگتان بودم مهربان آفتابی
سلام عمو امپراطور
منم مثل سرزمین آفتاب بهتون غبطه میخورم
سلام کربلایی
غبطه؟
نه....خدا آنقدر مهربان است که پرستار اهل دوزخ باشد
نه استاد
منظورم کانکت به اون بالایی بود
وگرنه این روزها با هر گوشی دوزاری مثل گوشی من هم می شه یه جورایی به اینترنت وطنی کانکت شد
کانکت واقعی ، اونم از نوع ارتباطات شما با حضرت دوست منظورم بود... ارتباطتون دائمی و بی نیاز به ف.ی.ل.ت.ر شکن
میدونم حضرت استاد
شما در مرکز ارتباطات با اون بالا تشریف دارید وما از طریق خطوط شما کانکت میشیم
ما بنده های تقصیرکار همیشه تسلیم میشویم در برابر مهربانی خدا...
شاید هر کداممان یک پیامبر در دلمان داریم
سلام
شاید هرکدام....
زیبا بود
سلام
یه زمانی شدیدا دنبال معجزه بودم..دلم میخواست بهم ثابت کنه که من براش با بقیه فرق داره..دلم میخواست بدونم همونقدری که من عاشقشم اونم دوستم داره؟ دوست داشتم هرجور شده باهام حرف بزنه...اونقدر طول کشید که نا امید شدم...شاکی شدم..عاصی شدم...لب به گلایه گشودم...باران اشک که تمام شد یه کم که زلال شد دلم یه کم که دقت کردم دیدم همه ذرات هستی به هزار زبان در سخنند...هر چیزی شد یک نشانه که باهام حرف بزنه...هر آدمی...هر بادی...هر برگی...هر کبوتری ...هر ذره ای.. یک قاصد شد برای رساندن عطر نفسهای یار...وقتی غرق در سوالات بی جواب میشم ..وقتی از دنیای پست و آدمهاش خسته میشم...وقتی کم میارم..وقتی دلتنگ و دل گرفته و دل شکسته میشم....حسش میکنم کنارم...چونان که در هستی جز من بنده ای ندارد و چونان که جز من عاشق هیچکس نیست....زندگیتان سرشار از عطر آغوش گرم خدا......
معجزه هست همین طلوع آفتاب...مهربانی آقا احسان عزیز و....اینها معجزه هستند برای اهل یقین....
قوی زیبا
شما که خودتون مرکز ثقل اون ارتباطخانه هستید قربان !
لطفا در اسرع وقت "آی اس پی " تون رو عوض بفرمایید. جای به درد بخوری رو انتخاب نکردید
راستش رو بخواهید از جایی که هستم راضیم...به قدر کافی آفتاب دارم که سردم نشه....دلیلی برا کوچ و ارتباط نمی بینم
چشم اگر تار باشد، آیه های روشن مهربانی او را نخواهد دید ! زیباترین نگاهها از آن شماست برادرم . مرا هم در این لحظه های با او بودن به یاد آورید ...
سلام .
چشم تار را اگر یارای نور نباشد چه؟
لی لی کردن درمسیر نور سراپا ذوق می کند چشم تار را
سلام مهربان
اتفاقا چشمی که تار باشد راحت تر نور را تحمل می کند تا چشمی که بیناست ! اینطور نیست برادر ؟
تا چشم عادت کند به نور....
این عکس خیلی عالیه ...جمع کردن مهربونی ها ...صداقت ها ...سپیدی ها...
سلام سپید بال
سلام عمه خانم خوبی ها
کاش بشود از غافله مهربونی جا نمونم....
عجب نور بارونیِ،برای ما که عادت به نور نداریم ...عینک دودی لازم شد.
یه چند وقتی ناک اوت نشدید
بعضی وقتها نباید داد زد که ناک اوت شدم آخ منگی بعد هر ضربه نئشگی داره مث همین الان
لایک به کامنت عمه ! لایک به عکس زیبایتان .
لایک به ضربه های پی در پی
اگه اهل دوزخ اینجوری باشند که دنیا گلستان میشه
دقیقا ...اینه که دنیام گلستونه و آخرتم دوزخ
واصل....
وقتی دنیا گلستان میشه که امام زمان بیان
منظورم این بود عمو
اوه....اون که شاه بیت هستیه...گلستان که سهله.....بهشت